دوشنبه شانزدهم مهر ۱۴۰۳ ساعت 13:14 توسط محسن داداش پور باکر | 

🇮🇷#ایران_اسلامی

تصویر

🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم

sayedhmirmaryam@

﷽ #پرسش_و_پاسخ

بسمه تعالی

📝پرسش


چرا فقها عقل را به عنوان یک منبع در استنباط احکام شرعی لحاظ می کنند با اینکه اعقل العقلاء خود شارع هست وتمام کلامش صائب است؟با داشتن چنین شارع دیگر چه نیازی به تکیه به عقل وجود دارد؟
عقل بشر توان درک امور را به طور مستقل ندارد
به عنوان نمونه چند شاهد قرآنی:
شاهد اول: اعتراض ملائکه در مورد خلقت خلیفه الله در زمین با اینکه ملائکه عقل محض هستند ولی بدون وحی قدرت درک حقیقی فلسفه جانشینان در زمین را نداشتند، که خداوند می فرماید:" انی اعلم ما لاتعلمون"
شاهددوم: به پیامبر ص که عقل کل هست میفرماید:" وعلمک مالم تکن تعلم"
یا در مورد برخی مسائل ، علمش مختص به الله است مثل(يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي ۖ لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ) ۚ
شاهد سوم: سه اتفاقی که حضرت خضر انجام دادند(سوراخ کردن کشتی، کشتن پسری،ترمیم دیوار خانه یتیم) که همه با علم به تکوین و به اذن الله رخ داد ولی در این رابطه حضرت موسی علیه السلام با تکیه به عقل بشری نتوانست صبر کند وکارش را ناپسند می شمرد ولی بعد از کشف حقایق برای او مساله روشن می گردد.

📝پاسخ
درست است که عقل بشر قاصر و ناقص است و توان تشخیص خیلی از چیزها را ندارد و همین امر مهم‌ترین دلیل ضرورت وحی و نبوت برای بشر است اما در عین حال عقل نعمت بزرگ الهی و مایز انسان بر حیوان و ملاک مکلف بودن و مخاطب امر و نهی خدا قرار گرفتن او و استحقاق مثوبت و عقوبت است.
عقل توانایی درک بالایی دارد. درک حقانیت دین الهی و پیامبران و قرآن و اعجاز قرآن و درک مبانی اعتقادی دین و نیز فهم و درک کتاب و سنت با عقل است. پیشرفت بشر در عرصه علوم و فنون و تصرف و تسخیر قوای طبیعت و اختراعات و اکتشافات، محصول عقل است. رشد و تعالی بشر فی الجمله مرهون رشد و بالندگی عقل بشر است.
منبع بودن عقل در کشف احکام الهی در دو عرصه مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه است.
در غیر مستقلات عقلیه مباحثی مانند اجزاء و وجوب غیری مقدمه واجب و اقتضای امر به شیئ برای نهی از ضد و اقتضای نهی در عبادات و معاملات برای فساد آنها و جواز و عدم جواز اجتماع امر و نهی و امثال آنها بر تشخیص عقل استوار است.
در مستقلات عقلیه که باب تحسین و تقبیح عقلی است میداندار عقل است عقل از راه تشخیص حسن و قبح و ملاکات و مصالح و مفاسد پاره‌ای از افعال و با تکیه به قانون ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع، به کشف حکم شرعی نائل می‌آید.
بسیاری از فتاوای فقها در مسائل مستحدثه با تکیه به پیشرفت علوم و تشخیص عقل است چنانکه احکام حکومتی که در عرصه مصالح و مفاسد و ضروریات اجتماعی است مبتنی بر عقل و ادراکات عقلی است.
🖋نیکزاد


با سلام و احترام خدمت جناب استاد حاج آقا نیکزاد دامت توفیقاته از مطالب مطروحه شما استفاده میکنم نکاتی بنظر می رسد که تقدیم میشود ۱/همانطور که فرمودید عده ای نظر و اعتقاد شان اینست که یکی از منابع احکام شرعی را عقل میدانند وچه بسا می گویند منابع احکام شرعی چهار تاست کتاب وسنت و اجماع و عقل که به حسب ظاهر هر کدام مستقل است وحال اینکه بادقت و تأمل دوتاست چرا که اجماع بماانه اجماع هیچ اعتباری ندارد زیراطبق فرموده مرحوم شیخنا ا لاعظم انصاری (ره)هم الاصل له وهو الاصل لهم .مکتب اهل سقیفه اصل اجماع است و اجماع هم اصل برای آنهاست. وبزرگان مان هم که گوشهٔ چشمی به اجماع دارندبلحاظ اینست که برگشت به معصوم (ع)نمایدوبه تعبیر حضرت حکیم متأله ومفسر کبیر وفقیه عالیقدر آیت الله العظی جوادی آملی دام ظله دست اجماع را باید گرفت ازآن بالا پائین گشیدوسر جایش نشاند۲/عقل جزء منابع احکام شرعی نیست چون عقل ازدیدگاه دین سراج وچراغ است که در این رابطه از آیات و روایات بسیار رسیده ۳/همانگونه که اشاره شد منبع دو چیز است یکم کتاب الله دوم عترت ختمی مرتبت و نبوت (ص)وببیان دیگر اینکه اصل اساسی دوتاست یکی قرآن و دیگری عترت و جانشینان به حق پیامبر (ص). از وجود مبارک معصوم علیه السلام است که فرمود: علینا إلقاء الاصول و علیکم التفریع بیان اصل از ماست و تطبیق کردن فروع بر اصول وظیفه شماست و علتش آنست که جعل حکم به عهدهٔ شارع است چون او صراط (اهدنا الصراط المستقیم «۶»صراط الذین انعمت علیهم....)وراه را جعل وتعیبن می کند نه عقل.چونکه عقل سراج وچراغ است وکاشف ؛که در واقع با چراغ عقل کشف از وجود حکم می کند نه ایجاد حکم۳/حکم در سه مقطع وجود دارد قبل العقل والحال و بعدالعقل.حکم قبل ازعقل بوده وبعدش هم خواهد بود حینش هم بتعبیر یکی از اساتید نشوسته پاک است همانگونه که حضرت آقای نیکزاد فرمودند:درمستقلات عقلیه که باب تحسین و تقبیح عقلی است.میداندار عقل است عقل از راه تشخیص حسن وقبح وملاکات و مصالح ومفاسد پاره ای از افعال و باتکیه به قانون ملازمه میان حکم عقل وحکم شرع؛به کشف حکم شرعی نائل می آید. ازذیل کاملآ مشهود است که عقل کاشف است یعنی عقل که چراغی پرفروغ در درون آدمی است کارش فقط روشن کردن حکم شرعی که بوده ودرواقع کشف وپرده بر داری ازحکم مستقر بر موضوع می نماید۴/بلحاظ مطالب مذکوره ملازمه بین حکم عقل و شرع قابل خدشه است بهمان بیان که گفته شد: عقل کاشف حکم است نه جاعل حکم.وحکم دراختیارش نیست وشارع چنین سمتی رابه او نداده است

🖊علی حیدرقلی زاده ازحوزهٔ علمیهٔ قم


سلام و احترام
نکات فوق دقیق و علمی و قابل توجه است
نکته‌ای به ذهن قاصر می رسد و آن اینکه فرق است بین شرع و نقل؛ به عبارت دیگر، عقل و نقل هر دو منبع معرفتی‌اند؛ یعنی کاشف از حکم شارع؛ اما شرع و شریعت (برخاسته از مشیت و علم الهی)، منبع ایجادی حکم است؛ لذا کتاب و سنت همانند عقل، یکی از ادله، مدارک و دوال شرع‌اند نه خود شرع

🖊علی_تبار

🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

مشخصات
میرمریم (قرارگاه فرهنگی و پژوهشی) 🟡تمامی حقوق برای میرمریم محفوظ است .